معنی بی جان کردن، از نیرو انداختن، از کار انداختن, معنی بی جان کردن، از نیرو انداختن، از کار انداختن, معنی fd [اj lcbj، اx jdcm اjbاoتj، اx lاc اjbاoتj, معنی اصطلاح بی جان کردن، از نیرو انداختن، از کار انداختن, معادل بی جان کردن، از نیرو انداختن، از کار انداختن, بی جان کردن، از نیرو انداختن، از کار انداختن چی میشه؟, بی جان کردن، از نیرو انداختن، از کار انداختن یعنی چی؟, بی جان کردن، از نیرو انداختن، از کار انداختن synonym, بی جان کردن، از نیرو انداختن، از کار انداختن definition,